مقاله‌ها و نوشته‌ها

جایگاه و حقوق زن و خانواده

مبانی نظری حقوق اجتماعی و سیاسی اسلام (بخش هفتم)

گفتیم: حقوق اسلامی، در همه لایه‌ها و دامنه‌های آن، بر اساس فطرت است. تشریع،‌ با تکوین، در حقوق و تعالیم و آموزه‌های اسلامی هم‌پوشانی دارد و حقوق فطری و طبیعی، اصول و اساس حقوق اسلامی را تشکیل می‌دهد.

در نظام حقوقی اسلامی، میان حقوق و هدف‌مندی طبیعت، ارتباط و هم‌سویی است. همه هستی، از خدا است و به سوی خدا است و انسان که خلیفه الهی در کل آفرینش است، هم خلقت او از خدا و به سوی خدا است و هم جهت‌گیری حرکت و رسالت او در زمین چنین است:

«اناالله و انا الیه راجعون»

بنابراین، اگر تفاوتی در نظام حقوقی اسلام دیده می‌شود، مبنا و زیرساخت آن، سنت‌های حاکم بر طبیعت و اقتضای فطرت و نظام احسن هستی است:

«…فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّينُ الْقَيِّمُ…»[۱]

در رابطه با حقوق زن و جایگاه خانواده، در سه میدان بایست کاوش کرد:

  • جایگاه زن در نظام هستی
  • جایگاه حقوقی زن در خانواده و جامعه اسلامی
  • جایگاه ارزشی زن

 

جایگاه زن در نظام هستی

  • خداوند، آدم را بیافرید و از همان گل آدم، حوا را آفرید که آدم بدون حوا نمی‌توانست ادامه زندگی دهد:

«يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذي خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً کَثيراً وَ نِساءً…»[۲]

همه شما را از یک «تن » آفریدیم (پس هیچکس بر دیگری برتری ندارد) و زن را نیز از همان ماده بیافریدیم پس مرد هم بر زن برتری جنسی ندارد.

در آیات دیگری است:

«وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً…»[۳]

خدا، از نفس‌ها و جان‌های خود شما همسران‌تان را آفرید.

در سوره روم، خشت اول جامعه را که خانواده است چنین تصویر می‌کند.

«وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في‏ ذلِکَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَکَّرُونَ»[۴]

از نشانه‌ها و سنت‌های خداوند در هستی آن است که از وجود خود شما و همانند شما، همسرانی بیافرید (تا با تشکیل خانواده، خشت اول بنای جامعه) آرامش پیدا کنید و میان شما و همسران‌تان پیوند و دوستی و مهربانی و عطوفت قرار دادیم، در این سنت آفرینش، راهبردها و نشانه‌هایی است برای اندیشه‌وران.

پس میان زن و مرد، از جهت انسانیت، تفاوتی نیست و مرد بر زن در آفرینش برتری ندارد. همه موجودات هستی جفت‌اند و نر و ماده؛ زیرا که استمرار هستی، به این سنت بزرگ الهی است. لطفی افزون پروردگار جهان بر فرزندان آدم کرد و دوستی و پیوند و مهربانی میان زن و شوهر را در طبیعت او به ودیعه نهاد تا نهاد خانواده را در زمین برقرار کند و بنای زندگی جمعی و اجتماعی را برافرازد.

در دیدگاه اسلام، لازمه نظام احسن آفرینش و برقراری نظام خانواده که در بهشت آدم پایه‌گذاری شد و آدم، حوا را به همسری برگزید، تفاوت میان زن و مرد لازم است: تفاوت جنسی و تفاوت روحی. این تفاوت، نه تنها عامل برتری مرد بر زن نیست، بلکه برای تکمیل نواقص و کاستی‌های زن و مرد در راستای زندگی است. اگر خداوند در آفریدن چشم و گوش  و دست و پا، هر کدام را به شکل مخصوص و در وضع ویژه قرار داده است، نه از آن جهت است که نظر تبعیض داشته است.

تنها برای آسان کردن حرکت تکاملی و اجتماعی انسان در راستای انجام هدف و رسالتی که برای او دیده شده است به هر کدام از زن و مرد نقش ویژه‌ای داده شده است. قانون خلقت، خواسته است با این تفاوت‌ها، تناسب بیش‌تری میان زن و مرد که برای زندگی مشترک ساخته شده‌اند به وجود آورد. اگر زن دارای جسم و خلق و خوی مردانه بود، نمی‌توانست مرد را به خدمت خود وادارد و شیفته وصال خود کند و در برابر حمل و نگه‌داری و سختی‌ها و رنج‌های فرزندان صبوری کند و با عشق و علاقه همه کج‌تابی‌های شوهر و فرزندان را تحمل کند، و اگر مرد، همان صفات جسمی و روانی زن را می‌داشت، زن او را قهرمان زندگی خود به‌شمار نمی‌آورد و در حوادث زندگی به او تکیه نمی‌کرد و امیدوار نمی‌شد. برآیند تفاوت‌ها در آفرینش زن و مرد این است که هر کدام سعادت و آسایش دیگری را می‌طلبد و از گذشت و فداکاری برای دیگری لذت می‌برد.

  • در دین اسلام، مخاطب قر‌آن و خطاب دستورات و تکالیف و آموزه‌ها انسان است، بدون هویت زنانه و مردانه. مرد و زن، در برابر قرآن مسؤول‌اند و بر ترک آموزه‌های آن محاکمه خواهند شد و بر انجام دستورات آن پاداش خواهند دید.

هیچ تبعیضی در تکلیف‌گذاری و بنای نظام حقوقی اسلام، میان زن و مرد نیست. اختصاصاتی چند برای هر یک از زن و مرد برنهاده شده است، که لازمه ادامه حیات و زندگی است و برخاسته از نظام احسن.

  • نر و مادِ‌گی، مربوط به جنس انسان است که پایین‌تر از مقام تکلیف است؛ زیرا مخاطب اسلام، انسان است که فصل و امتیاز او در برتری از حیوانات می‌باشد و انسانیت انسان را تشکیل می‌دهد.

با الهام از همین اصل در قانون اساسی آمده است:

«همه افراد ملت، اعم از زن و مرد، یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلامی برخوردارند.»[۵]

بنابراین، خطاباتی مانند: یا ایها الناس، یا ایها الانسان، یا بنی ‌آدم و مشابه آن در قرآن، شامل زن و مرد، هر دو، می‌شود و موارد اختصاصی از حقوق و تکالیف مرتبط به زنان یا مردان، به صورت روشن و آشکار بیان شده است.

جایگاه زن در خانواده

هسته خانواده با آفرینش انسان همزاد است. انسان، پس از هبوط به زمین، بی‌درنگ، به تولید نسل پرداخت و هسته خانواده، مرکز گسترش جامعه نخستین انسانی شد.

در میان همه ادیان و اقوام بشری، خانواده وجود داشته و مورد احترام بوده است. گسل خانواده در غرب، بیماری است به پیکر سالم بشر و حرکتی است خلاف ناموس هستی که امروز غرب ناگزیر شده است دوباره به استحکام نهاد خانواده در جوامع غربی برای حفظ سلامت جامعه روی آورد.

بر همین اساس است که قانون اساسی جمهوری اسلامی در اصل دهم، خانواده را هسته زیربنای جامعه اسلامی می‌شمارد و محور و جهت‌گیری همه قوانین و مقررات را تسهیل حرکت و رشد و کمال این جامعه کوچک می‌داند:

«از آن‌جا که خانواده، واحد بنیادی جامعه اسلامی است، همه قوانین و مقررات و برنامه‌ریزی‌های مربوط باید در جهت آسان‌کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانواده بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد»[۶]

از این اصل فهمیده می‌شود که هرگونه برنامه‌ریزی از سوی قوه مجریه و هرگونه قانون‌گذاری از طرف مجلس و هرگونه شیوه دادرسی از سوی قوه قضاییه اگر به استواری و قداست و کمال واحد خانواده آسیب زند، خلاف قانون اساسی است و بایست توسط شورای نگهبان قانون اساسی رد شود و مؤسسه‌ها و سازمان‌ها و همه نهادهای کشور بایست در جهت‌گیری‌ها و برنامه‌ریزی‌ها و نظامات و حرکات‌شان، حفظ حقوق خانواده و استحکام آن را فرادید بدارند.

در همین راستا، حقوق زن که پایه اساسی واحد خانواده است و به فرموده امام خمینی «از دامن زن، مرد به معراج می‌رود»، در اصل بیست‌ویکم قانون اساسی مورد توجه ویژه قرار می‌گیرد:

«دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید و امور زیر را انجام دهد.

        1. ایجاد زمینه‌های مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او.
        2. حمایت مادی، بالخصوص، در دوران بارداری و حضانت فرزند و حمایت از کودکان بی‌سرپرست
        3. ایجاد دادگاه صالح برای حفظ کیان و بقای خانواده
        4. ایجاد بیمه خاص بیوگان و زنان سال‌خورده و بی‌سرپرست
        5. اعطای قیمومیت فرزندان به مادران شایسته در جهت غبطه آن‌ها در صورت نبودن ولی شرعی» [۷]

در این‌جا، دولت به معنای مجموعه حکومت است نه قوه مجریه به تنهایی.

در تاریخ ادیان، برای نخستین بار، اسلام برای همه اقشار زنان، استقلال حقوقی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی قرار داد و مقام زن را تا جایگاه عصمت و نزول فرشتگان و فرشته وحی بر او، بالا برد و در کنار امام علی (ع) به عنوان مرد خانواده، حضرت فاطمه (س)، را دارای مقام عصمت و زنی که از خشم او، خدا به خشم می‌آید و از خوشنودی او خداوند خوشنود می‌گردد قرار داد و فرزندانی مانند امام حسن و امام حسین و زینب کبری علیهم‌السلام؛ خانواده‌ای که الگو و اسوه است برای همه خانواده‌های اسلامی و انسانی در طول تاریخ بشر.

 

جایگاه ارزشی زن

زن، رکن اساسی جامعه اسلامی و نیمی از نظام احسن اجتماعی را تشکیل می‌دهد. زن در جامعه سه نقش و مقام اساسی را دارد:

  1. مقام همسری و رکن اساسی خانواده: مرد، زن، فرزند.
  2. مقام مادر و رکن زیربنایی خانواده «مادر، پدر، فرزند»
  3. مقام دختری و یکی از اعضای خانواده «پدر، مادر، پسر، دختر» زن در مقام دختر خانواده نقش اساسی را در سلامت خانواده دارد و در مقام همسر، سعادت و خوشبختی خانواده بر دوش او است، و در توفیق و سعادت مرد نقش زیربنایی دارد. بیش‌تر مردان بزرگ تاریخ توفیقات خود را مدیون همسران فداکارشان دانسته‌اند و در مقام مادر، انسان می‌سازد و به فرموده معصوم(ع):

«الجنة تحت اقدام الامهات»

بهشت سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت در زیر پای مادر است.

در نظام خانواده، چون نقش اساسی زن، تربیت فرزند و ایجاد آرامش در خانه و خانواده است، اسلام تأمین معیشت زندگی و دفاع از خانواده را بر عهده مرد گذاشته است و به او برای تأمین همین زندگی سهم بیش‌تری از ارث را قرار داده است، و نیز برای امکان حراست از خانواده، مدیریت کلان و بیرونی خانواده را بر عهده مرد نهاده است:

«الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَي النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلي‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ…»[۸]

مردان، قوام زندگی خانوادگی و سرپرست خانواده‌اند؛ چون برخورداری‌ها و توانایی‌ها در مرد  و زن مختلف است و مرد از توانایی دفاع و حراست از خانواده بهره‌مندتر است و چون او بایست معیشت خانواده را تأمین کند و نفقه زن و فرزندان بر عهده اوست، و این یک نوع تقسیم درست وظایف در زندگی خانوادگی است و موجب ارزش ویژه و یا حقوق برتر نمی‌شود در آیه بعد خداوند فرمود:

«وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا حَکَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَکَماً مِنْ أَهْلِها إِنْ يُريدا إِصْلاحاً يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُما إِنَّ اللَّهَ کانَ عَليماً خَبيراً».[۹]

اگر از جدایی میان آن دو بیم و ترس دارید، نماینده و داوری از کسان مرد و داور و نماینده‌ای از کسان زن برانگیزید (تا راه اصلاح و توافق را بیابند) اگر آن دو در جهت اصلاح و سازش تلاش کنند، خدا میان‌شان توافق برقرار می‌کند، البته خدا به همه امور و انگیزه‌ها دانا و آگاه است.

در این آیه، خدا، برابری زن و مرد را در پیشگاه قانون روشن می‌کند و در اختلاف میان آن دو، حق را به مرد نمی‌دهد چون سرپرست خانواده است، بلکه دستور تعیین گروه داوری با نماینده‌ای از طرف زن و مرد را می‌دهد و با عبارت: «إن یریدا إصلاحا» بر بی‌طرفی میان زن و مرد در این داوری تأکید می‌کند.

بنیان و بنای واحد خانواده در اندیشه اسلامی، دوستی پایدار و مهرورزی نسبت به همدیگر است. دوستی و مهربانی که آفریدگار ساختار و سرنوشت خلقت انسان قرار داده است. زن و شوهر نسبت به هم، دلبستگی و شیفتگی فطری و غریزی دارند. مادر، نسبت به فرزند، دلداده است. پدر خانواده، برای حفظ فرزند و خانواده، جان‌اش را به خطر می‌اندازد. محافظ خانواده و عامل انسجام آن، قوانین و الزامات قراردادی نیست، بلکه دلبستگی و دلدادگی ذاتی و فطری و تکوینی است که در وجود اعضا و ارکان خانواده نهاده شده است. تکالیف و الزامات دینی، در راستای نقشی که واحد خانواده در شکوفایی انسان و جامعه دارد، وضع و جعل شده است؛ لذا بسیاری از حقوق و قوانین که برای زن و مرد در خانواده قرار داده شده است، فردی و درون‌خانوادگی نیست، بلکه در راستای ایجاد واحد خانواده‌ای پایدار و نقش‌آفرین در بنای جامعه‌ای سالم و بالنده است.

برای سلامت نظام خانوده، توصیه‌های اخلاقی مناسب و نیکویی در مکتب اسلام خطاب زن و مرد آمده است که اجرای آن‌ها سعادت و خوشبختی خانواده را در پی دارد. به زن توصیه می‌کند:

«جهاد المرأة حسن التبّعل»

جهاد زن شوهرداری خوب است

و به مرد می‌گوید: به زن در کارهای خانه کمک کن، نظام معیشت را بر اساس خواست‌های مشروع خانم و بچه‌ها تنظیم نما که این شیوهٔ مؤمنان است.

زن به عنوان دختر خانواده نیز از حقوق پسران و برادران‌اش در خانه برخوردار است. مرد و زن حق ندارند در هیچ رفتار خانوادگی، پسر را بر دختر ترجیح دهند، بلکه در روایات اخلاقی، توجه مرد به دختر خانواده ستوده شده است؛ زیرا او مادر آینده انسان‌هاست و بایست سلامت و سرزنده و پاک از دامن خانه به خانه همسر رود و رسالت بزرگ مادری و همسر را در نظام خانواده ایفا کند.

[۱] سوره روم، آيه ۳۰.

[۲] سوره نساء، آيه ۱.

[۳] سوره نمل آيه ۷۲

[۴] سوره روم، آيه ۲۱.

[۵] قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، اصل بيستم.

[۶] قانون اساسي جمهوري اسلامي، اصل دهم.

[۷] همان قانون اساسي اصل ۲۱.

[۸] سوره نساء آيه ۳۴.

[۹] همان آيه ۳۵.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا