تیتر یکگفته‌ها و گفتمان‌هامناسبت روز

نکوداشت آیت‌الله، سیدمحمد محقق داماد

بایستگی فقه ملکوتی

امروز پنجشنبه، ۱۲ دی‌ماه ۱۳۹۸، آیین نکوداشت این عالم برجسته، با عنوان «الگوی فقاهت» و با حضور شخصیت‌های علمی و مقام‌های سیاسی، در قم برگزار شد. در آغاز، بخش‌هایی از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با دست‌اندرکاران کنگره نمایش داده شد. متن سخنان معظم له، به‌نقل از پایگاه اینترنتی ایشان، بدین شرح است:

بسم الله الرّحمن‌الرّحیم

بسیار کار بجا و خوبی انجام گرفته؛ منتها همان‌طور که آقای محقّق فرمودند، یک خرده دیر دارد انجام میگیرد این کار، وَالّا باید بیست سال پیش، سی سال پیش این کار انجام می‌گرفت.

آن زمانی که ما قم بودیم، مرحوم آقای داماد، رضوان ‌اللّه ‌علیه، یکی از معدود ارکان قطعی علمی قم بود؛ خب اساتید زیادی بودند، [ولی] واقعاً بین اساتیدی که بودند، ایشان یک رکن علمی حقیقی و واقعی بود؛ درس ایشان یک درس برجستهٔ به معنای واقعی بود؛ به‌خصوص درس فقه ایشان؛ جمعی که به درس مرحوم آقای داماد میرفتند -در زمان ما آن‌هایی که می‌شناختیم می‌رفتند فقه، در دوره‌ی قبل از ما [می‌رفتند] اصول؛ بنده دوره‌ی بعد بودم، حالا دوره‌ی آخر یا ما قبل آخر [بود] که درس اصول ایشان رفتم- و کسانی هم که قبل از ما درس اصول ایشان رفته بودند، همه جزو فضلای برجسته بودند. بنده درس ایشان را وقتی رفتم، جزوهٔ دورهٔ قبل اصول را از یکی از شاگردان ایشان، [یعنی] مرحوم آقای طاهری‌اصفهانی، رحمة ‌اللّه‌ علیه، -که ظاهراً  کتاب ایشان چاپ هم شده- گرفتم، استفاده می‌کردم، نگاه می‌کردم. غرض [این‌که] درس ایشان درس فضلا بود، درس برجسته‌های حوزه بود.

خب، آقای صالحی، جوانب مختلف شخصیّت ایشان را گفتند و درست است؛ این مطالبی که ایشان فرمودند، با یافته‌های ما و آن‌چه ما دیدیم و از نزدیک شاهد بودیم، کاملاً تطبیق می‌کند. ایشان به علم فکر می‌کردند، واقعاً به معنای واقعی کلمه ایشان محقّق و مدقّق بودند؛ دقّت‌های ایشان در زمینه‌های مختلف زبان‌زد بود؛ دقّت‌هایی که ایشان در مسائل گوناگون می‌کردند، زبانزد بود. با این‌که بیان ایشان بیان رسا و خوبی نبود، امّا مطلب را ایشان کاملاً تفهیم می‌کرد؛ یعنی آن طلبه‌ای که نشسته بود آن‌جا و گوش می‌داد، کاملاً مطلب را می‌توانست بگیرد؛ لذا شاگردان خوبی ایشان تربیت کردند که چند نفرشان از مراجع فعلی هستند؛ همین‌طور که جناب‌عالی اشاره کردید و ایشان اشاره کردند.

آقای آقاموسی صدر -حفظه‌اللّه یا رحمة‌اللّه؛ نمیدانم- تازه رفته بود نجف، یکی دو سالی بود که نجف بود؛ ما [هم] مشرّف بودیم؛ آن‌جا با ایشان ملاقات کردیم، پرسیدیم که وضع و نسبت اساتید این‌جا با قم چه جوری است؛ چون ایشان شاگرد آقای داماد بود؛ ایشان گفت نه، هیچ رجحانی این‌جا من نمی‌بینم؛ یعنی واقعاً آن وقت با این‌که بزرگانی در نجف بودند، قضاوت آقای آقاموسی این بود؛ گفت نه، من [رجحانی نمی‌بینم]. همین‌طور که ایشان اشاره کردند [به بحث] حق‌الطّاعه[i]، این جزو حرف‌های آقای داماد است؛ حالا ممکن است که مثلاً فرض کنید دو ذهن با همدیگر در این زمینه تلاقی کنند، لکن با توجّه به رفتن آقای آقاموسی به نجف و ارتباط‌اش با مرحوم آقای شهید صدر، خیلی به نظر قریب و نزدیک می‌آید که از [نظرات] ایشان هم این‌جا استفاده کرده باشند.

یکی از خصوصیّات مرحوم آقای داماد، صراحت بود؛ یک آدم بی‌رودربایستی، صریح؛ ایشان [اهل این‌که] ملاحظهٔ این و آن را بکند نبود. در زمینهٔ این مبارزات هم که اشاره کردند، بله، از سال ۴۱، یعنی قبل از ۴۲، در همان [قضیّهٔ] انجمن‌های ایالتی و ولایتی، ایشان یکی از کسانی بودند که امضا کردند و نامه نوشتند و فرستادند و تلگراف کردند و در همهٔ جلسات شرکت کردند. و بعد که امام بعد از حادثهٔ پانزدهم خرداد دستگیر شدند و اوّل زندان و بعد حصر و مانند این‌ها [پیش آمد]، یک شب بنده و اخوی و آقای ابراهیمی و مرحوم آشیخ علی حیدری‌نهاوندی و آقای مرحوم حاج‌آقاروح‌اللّه کمالوند که آمده بود قم، گفتیم برویم پیش ایشان و از ایشان درخواست کنیم که از آقایان مراجعی که در قم هستند بخواهد که یک کاری بکنند، یک حرکتی بکنند، یک اقدامی بکنند و مانند این‌ها؛ شب زمستانی هم بود؛ رفتیم آن‌جا، آقای داماد هم تشریف آورده بودند؛ ایشان همین‌طور ایستاده بودند آن‌جا؛ حرف را شروع کردیم و یک مطلبی گفتیم و ایشان در آن جلسه شروع کرد به حمایت از امام و شکایت از کسانی که ایشان را تنها گذاشتند. من شاید بعضی از مضامین تعبیرات ایشان را یادم هست؛ خیلی تند، خیلی تند! و آن وقت بامزّه‌اش این بود که اتّفاقاً یکی از همان افرادی که مورد شکایت ایشان بودند، آمد داخل جلسه! و غرض، ایشان این جوری بود؛ یعنی آدم صریح، بی‌ملاحظه [کاری]. هم جنبهٔ علمی ایشان برجسته و ممتاز بود، هم جنبهٔ عملی و تقوایی ایشان، آن جنبه‌ی مردمی که اشاره کردید هم همین‌جور است؛ ایشان با این همه اشتغال، نماز جماعت‌شان و منبرشان [برقرار بود]؛ و شنیدم که قبل از ما، ایشان ماه رمضان‌ها برای منبر به این طرف و آن طرف مسافرت هم می‌کردند. البتّه زمان ما این‌جور نبود؛ زمان ما ایشان همان در مسجد خودشان صحبت می‌کردند؛ این‌ها هیچ‌وقت تَرک نشد؛ این خیلی مهم است. خداوند ان‌شاء‌اللّه درجات‌شان را عالی کند. خلأیی بود واقعاً رحلت ایشان. سال ۴۷ [که رحلت کردند] واقعاً احساس خلأ می‌شد. البتّه بنده آن وقت قم نبودم، لکن معلوم بود که قم یک ضربهٔ علمی خورد با رفتن آقای داماد؛ اگر ایشان می‌ماندند، یقیناً برای پیشرفت علمی قم خیلی بهتر بود.

حالا هم این کارهایی که جناب‌عالی اشاره کردید خیلی خوب است. خب تقریرات اصول ایشان چاپ شده؛ هم مال آقای مکارم چاپ شده، هم مال مرحوم آقای طاهری چاپ شده؛ و فقه هم که چند موضوع، هم حج، هم صلاة، از آقایانی که هستند درآمده. و هر چه بتوانید از افادات فقهی ایشان منتشر کنید، بهتر است؛ حالا اصول بله، دو دوره برای اصول، کافی است؛ امّا هر چه از مباحث فقهیِ ایشان بتوانید بیرون بیاورید و در اختیار همه قرار بدهید، به نظر من جا دارد. ان‌شاء‌اللّه که موفّق باشید؛ خداوند ان‌شاء‌اللّه درجات ایشان را عالی کند، آقازاده‌های محترم‌شان، خانوادهٔ محترم‌شان را محفوظ بدارد؛ و آقایانی که زحمت این کار را کشیدید و متحمّل این اقدام نیک شدید، خدا ان‌شاء‌اللّه همهٔ شما را مأجور بدارد.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته

[i] . از ارکان اندیشهٔ اصولی شهید آیت‌اللّه سیّدمحمّدباقر صدر (قدّس سرّه) نظریهٔ حقّ‌الطّاعه است. بر اساس این نظریه، هرگاه مکلّف، دلیلی شرعی بر اثبات یا نفی حکم الزامی نیابد، به حکم عقل، ملزم به احتیاط است. از این رو، دائره حقّ اطاعت شارع، وسیع‌تر از آن [ی است که] در نظر مشهور اصولیّون است، زیرا شامل حکم الزامی محتمل هم می‌شود.

آیت الله جوادی آملی، در سخنانی درخور درنگ و راه‌گشا، با بیان بایستگی محقق‌پروری در حوزه‌های علمیه، «فقه ملکوتی» را فقه تراز حوزه‌ها دانستند:

حوزه علمیه قم باید شاگردان نخبه‌ای تربیت کند که تولیدات آن‌ها در تاریخ علمی و حوزوی، ماندگار باشد. توجه به محقق پروری در حوزه علمیه را ضروری است و متاسفانه با وجود امکانات فراوان حوزه علمیه این موضوع تاکنون محقق نشده است که باید آسیب‌شناسی شود. کار قضایی، امام جماعت و جمعه واجب است ولی در این امور می‌توان طلبه‌های متوسط را به کار گرفت و باید شاگردان برجسته و مستعد در حوزه علمیه بمانند و با جهد و تلاش و تالیف آثار غنی، امام جماعت و قاضی تربیت کنند. بسیاری از طلبه‌های باهوش، خوش‌فکر و مستعد هستند که باید توجه به نخبه پروری در این زمینه در صدر اولویت‌های حوزه‌های علمیه باشد. حرکت حوزه علمیه به سمت نخبه پروری موجب تربیت علمای بزرگ می‌شود. مرحوم محقق داماد، شاگردان بزرگی مانند شهید بهشتی را تربیت کرد و در میان مسئولان و طلاب چنین افرادی وجود دارند که باید این افراد شناسایی و به کار گرفته شوند.

طلبه‌هایی که در راه کسب علوم دینی به بی‌راهه نروند، بازی نخورند و بازی ندهد، کسانی هستند که بر بال فرشته گام نهاده و کسب معارف دینی می‌کنند. طلاب علوم دینی، باید با اجتناب از طمع پول و مادیات، در راه و در مسیر پرواز در آسمان معارف دینی حرکت کنند. اگر مادی فکر کنیم فرقی میان انسان و غیر انسان نیست، چراکه هدف، ملکوتی شدن انسان است. مردان الهی ازجمله امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی و محقق داماد کسانی هستند که این مسیر پرافتخار پرواز به سمت معارف دینی را طی کردند و در این راه نوآوری‌های فراوانی داشتند.

اسلام حرف‌های جدید برای جامعه بشریت دارد. قم و حوزه‌های علمیه باید حرف تازه اسلامی که در هیچ‌یک از مکتب‌های آسمانی و مادی وجود ندارد، ارزیابی و برای بشریت تبیین کند. اسلام و قرآن، خود، نوآور است و تبیین آن نیز نیاز به نوآوری دارد. طی کردن مسیر فهم درست و نوآوری در درک معارف اسلامی نیاز به مردانی الهی دارد که علمای بزرگ شیعه در این مسیر گام برداشته‌اند.

حرف‌های قرآن با فطرت انسان هماهنگ است. علمای بزرگی مانند امام خمینی(ره)، علامه طباطبایی و آیت‌الله محقق داماد با نوآوری توانستند معارف الهی را درک و به‌خوبی تبیین کنند. برخی کتاب‌های نوشته‌شده توسط عالمان بزرگ مانند صاحب جواهر به‌قدری عمیق است که درک آن نیاز به سال‌ها پشتوانه علمی، تفکر عمیق و تلاش و استمرار فراوان دارد. صاحب جواهر ملکوتی فکر کرده و با قلمی ملکوتی مطالبی را به نگارش درآورده که بالاتر از بشر عادی است، چراکه مکتب اسلام ملکوتی است و حرف‌هایی دارد که در مکتب‌های دیگر وجود ندارد.

امام موسی صدر، تا زمانی که در ایران بود، در درس مرحوم آیت‌الله محقق داماد با تواضع و ادب شرکت می‌کرد و این نشان از غنای علمی درس مرحوم آیت‌الله محقق داماد است.

طلبه‌ها باید آثاری تالیف کنند که مصداق قسم خداوند به قلم باشد. خون شهید بسیار ارزشمند است ولی خداوند متعال به‌جای قسم به خون، به مرکب و جوهر علما قسم‌خورده است. فرهنگ، جامعه را می‌سازد و این دلیل قسم خداوند به قلم است.

بهره نظام و مردم ایران اسلامی از چنین همایش‌ها این است تا زمانی که نظام، ملکوتی فکر نکند در ردیف سایر نظام‌های مادی است. راه وجه الهی شدن و ماندن، نگاه ملکوتی و تبدیل نظام به‌نظام ملکوتی است و در چنین نظامی جای اختلاس وجود ندارد. تمام قسمت‌های فقه بر ملکوتی شدن انسان‌ها تاکید دارد و تربیت در چنین نظام ملکوتی، مسئول کم‌عرضه و مردم کم رحم تربیت نمی‌کند. طلبه و روحانی کسی است که نه بازی می‌کند و نه بازی می‌خورد. گرفتاری نظام اسلامی به اختلاس و الفبای انسانیت و وحدت به دلیل دوری از تحقق نظام ملکوتی است.

سیدعباس صالحی،  وزیر ارشاد، نیز، در سخنانی، با برشماری ویژگی‌های این عالم فرهیخته، به بازشناسی مکتب علمی قم پرداخت:

قم در دهه‌های اخیر منشأ نشر و گسترش معارف دین بوده است، که تقسیم به دو دوره علمی بزرگ در عرصه دین می‌ شود.

در دوره جدید صد ساله، یکی از نمادهای قم جدید، مرحوم آیت الله العظمی محقق داماد هستند و اگر بخواهیم چند شخصیت تراز را برای این دوره معرفی کنیم یکی از آن‌ها قطعاً ایشان خواهد بود.

مرحوم آیت الله حائری یزدی، به عنوان مؤسس حوزه علمیه قم، نگاه و نفس و دانشی را پراکنده کرد که امروز شاهد رویش‌های آن هستیم و مرحوم داماد، از جهات مختلف، امتداد‌دهنده کار ایشان است و در سال‌های آخر حیات مرحوم حائری یزدی، داماد ایشان می‌ شود.

ایشان در حلقه‌های علمی خاص مرحوم حائری یزدی حضور داشت و اگر می‌ خواهیم امتداد علمی مؤسس حوزه علمیه را ببینیم، در فضای نگاه مرحوم داماد به خوبی دیده می‌ شود و کاملا خود را می‌ نمایاند و نکته دیگری که این ادعا را ثابت می‌کند که ما چرا قم جدید را مدیون مرحوم داماد می‌ دانیم، تربیت شاگردان است.

دست‌کم، ۱۰ مرجعِ صاحب رساله مبرّز در زمره شاگردان ایشان هستند، و ده‌ها مجتهدی که گرچه صاحب رساله نبودند ولی کم از مراجع هم نبودند از شاگردان ایشان محسوب می‌ شوند که از جمله آنها مرحوم شهید مطهری، شهید بهشتی و افراد دیگر است.

علاوه بر این که ایشان در حوزه شاگردپروری و نوع ارتباط با شاگردان امتیازهایی را برجای گذاشت که شیوه تربیت شاگردی بود و تا حدودی ادامه یافت، ویژگی دیگر در وجود ایشان روش علمی و فقهی بود که بخشی تأسیسی و بخشی استمرار مکتب مرحوم شیخ مؤسس حوزه قم بود.

آیت الله العظمی حائری یزدی تربیت‌یافته مکتب سامرا بود، که مکتب فکر و گفت‌وگوی با خود بود. در مکتب سامرا، گفت‌وگوی با خود و دیگران از سوی مجتهد دامنه‌دار است، از طرف دیگر همین مسلک در فضای حوزه تدریسی و برداشت‌های علمی آیت الله العظمی محقق داماد نیز دیده می‌ شود.

توجه به قرائن محفوف به روایات، از ویژگی‌ّای نگاه فقهی ایشان است، که با همین نگاه که در فضای فکری شاگردان ایشان هم ادامه پیدا می‌ کند، و همان فهم و اعتماد قدما به سند است، کار علمی خود را ادامه می‌دهد.

نکته دیگری که در روش‌شناسی مرحوم داماد خود را نشان می‌دهد، توجه به قرآن، به عنوان منبع استنباط و منبع حکم‌شناسی در کنار نگاه به عرف است، که این رویکرد در مکتب علمی قم نیز خود را نشان داده است.

ایشان، از سال ۴۱ همراهی و همدلی خود را با فضای مسیر حضرت امام(ره) اعلام کردند و وقتی امام، علیه کاپیتلاسیون سخنرانی کردند،  برای بازتاب بیش‌تر سخنان خود از شخصیت‌های برجسته علمی از جمله مرحوم داماد برای سخنرانی در مساجد مختلف دعوت کردند.

ایشان تا اواخر عمر شریف خود در سال ۴۶ یا ۴۷، همراهی و همدلی خود را با بن‌مایه‌های اولیه انقلاب اسلامی اعلام کردند و به همین جهت دشمنی با ایشان هم زیاد بود.

یشان ارتباط گسترده‌ای با مردم داشت، به مناطق مختلف کشور برای تبلیغ می‌‌رفتند و برای این‌که صحبت‌های‌شان در محافل مختلف مؤثر باشد، دقت‌های خاصی به خرج می‌ دادند و به اصحاب منابر هم توصیه می‌ کردند که یک منبری و روضه‌خوان هم باید مجتهد باشد.

امروز، حوزه علمیه قم، در آستانه یک‌صدمین سال تأسیس قرار دارد، و ما نباید به وضعیت فعلی قناعت کنیم و چشم‌اندازی برای سده دوم حوزه، با نگاه به شخصیت‌های برجسته‌ای از جمله مرحوم داماد ترسیم کنیم و این همایش نیز مقدمه‌ای برای این اتفاق خواهد بود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا