پری بر باد (زندگینامه)

پرتوی از زندگی‌ام

در روستایی کنار کویر زاده شدم. پس از دبستان، در مشهدالرضا، شاگرد تجارتخانه‌ای شدم روبروی مسجد گوهرشاد. نماز ظهر را در آن مسجد ، به امامت آیت الله علوی و در شبستانی به نام ایشان می‌خواندم و پس از نماز، ده دقیقه موعظه ایشان را نوش می‌کردم.

با ارشاد سید وارسته‌ای که باربر تجارتخانه‌ای بود، علاقه به علوم دینی در دلم زنده‌تر شد و پس از شرکت در بزرگداشت چهلمین روز درگذشت علامه امینی در ایوان بزرگ مسجد گوهرشاد تصمیمم برای رفتن به حوزه علمیه جدی شد.

با همشهری‌ام، شادروان شیخ عباسعلی ذاکری، در مدرسه نواب، هم‌حجره شدم و نزد ایشان جامع المقدمات را آغازیدم. اتاق ایشان محل تحصیل استاد محمدرضا حکیمی بود و در همان مدرسه با علی حکیمی آشنا و مرید و شاگردش شدم. سه سال تمام نزد او معارف ناب علوی را نوش کردم. همو مرا با استاد سید علی خامنه‌ای آشنا کرد و چند سالی از اندیشه‌های ایشان، بویژه در تفسیر قرآن و سیره اهلبیت و نهج البلاغه بهره‌ها بردم و در درس کفایة الاصول‌شان نیز شرکت کردم. ادبیات: سیوطی، مغنی و حاشیه ملا عبدالله را نزد اساتید ادب: شیخ محمد باقر واعظی و حجت هاشمی آموختم و مختصر المعانی، قوانین و معالم را نزد شیخ محمد باقر علم الهدی. اصول فقه مظفر را نزد استاد موسوی خراسانی و مکاسب را نزد میرزا علی فلسفی. رسایل را نزد موسوی شاهرودی سید محمد و لمعتین را نزد استاد ناطقی و استاد صالحی.

در کنار درس‌ها، منبر و تدریس داشتم. سیوطی، منطق مظفر و معالم الاصول را در مشهد تدریس کردم.  اخلاق و سیره اهلبیت و… در مکاتب بانوان: «مکتب اسلام‌شناسی» و «پیروان زهرا» درس می‌گفتم. در کرج، شاهرود و مشهد منبر می‌رفتم. فعالیت‌های سیاسی هم داشتم. سال ۱۳۵۵ تحت تعقیب ساواک مشهد قرار گرفتم و به قم رفتم و پس از آن در منطقه مه‌ولات فعالیت تبلیغی و سیاسی را ادامه دادم.

پس از انقلاب، در کمیته و حزب جمهوری اسلامی فعالیت می‌کردم و همزمان در مسجد صاحب الزمان خیابان تهران و پس از آن در مسجد پنج‌تن خیابان شهید بهشتی پیش‌نمازی می‌کردم و کانون رسالت را راه‌اندازی کردم.

۱۳۵۹ به قم هجرت کردم. کفایه را در قم خواندم و از درس‌های خارج اصول و فقه اساتید معظم: فاضل لنکرانی، میرزاجواد تبریزی، حسینعلی منتظری، وحید خراسانی، شمس ابردهی بهره‌هابردم. فلسفه و عرفان را نزد اساتید وارسته: حسن‌زاده آملی، صالحی مازندرانی، جوادی آملی و یحیی انصاری خواندم. در کنار درس‌ها «مجله حوزه»، «مجله فقه»، «فقه اهل‌بیت» و «ماهنامه کوثر» را راه‌اندازی و اداره کردم. در دفتر تبلیغات، چندی رئیس «مرکز فرهنگ و معارف قرآن»، عضو هیأت مدیره و هیأت امنا و… بودم و پیش‌تر، مؤسس و رئیس دفتر تبلیغات خراسان رضوی و رئیس دفتر امام جمعه مشهد.

سال ۱۳۷۸ با آیت‌الله هاشمی شاهرودی به قوه قضاییه رفتم و از جمله در جایگاه‌: «مشاور اجتماعی سیاسی رییس قوه»، «معاونت اجتماعی و اطلاع‌رسانی و پیشگیری از وقوع جرم»، «رئیس حوزه ریاست قوه قضاییه»، «مشاور و مسؤول هماهنگی امور ایثارگران قوه»، «دبیر و عضو ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی»، «نماینده قوه در هیأت نظارت بر مطبوعات»، «عضو و دبیر شورای نظارت بر صدا و سیما»، «عضو کمیسیون زنان شورای عالی انقلاب فرهنگی»، «دبیر شورای عالی قضایی»، «دبیر جلسه سران جمهوری اسلامی در زمان برگزاری جلسه»، «عضو هیأت منصفه مطبوعات»، «عضو کمیسیون قضایی»، «دبیر ستاد بزرگداشت هفته قوه قضاییه و همایش سالانه آن»، «عضو ستاد حقوق بشر اسلامی»، «مدیر مسؤول مجله حقوقی دادگستری»، «راه‌اندازی سه‌روزنامه مأوی، ویژه اطلاع‌رسانی قوه قضائیه» و «خبرگزاری قسط»و… خدمت کردم.

سال ۱۳۸۸ به قم بازگشتم و بازنشست شدم. پس از بازگشت «مشاور عالی دانشگاه مجازی المصطفی»، «مشاور وزیر و مدیرکل فرهنگ و ارشاد قم» و «دبیر شورای فرهنگ عمومی شهر» بودم و هم اکنون سردبیر «مجله حوزه»، مدیر مسؤول «مجلهٔ فقه» و عضو هیأت امنای دفتر تبلیغات و دبیر آن هستم.

امید است خداوند کاستی‌هایم را که کم هم نیست به لطف و عنایتش ببخشاید و فرجامم به شهادت مزین گرداند انشالله

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا بحق  فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها بعدد مااحاط به علمه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا