پری بر باد (زندگینامه)تیتر یک

پری بر باد (۲)

در کناره کویر و کال نمک، در روستایی به نام (انسی) معروف به یونِسی، به این خاکستان آمدم. نه آمدنم اختیاری بود و نه رفتنم. این که کی، کجا و چگونه خواهم رفت نمی‌دانم:

از کجا آمده‌ام آمدنم بهر چه بود

به کجا می‌روم آخر ننمایی وطن‌ام

تنها می‌دانم که:

مرغ باغ ملکوتم نِیَم از عالم خاک

چند روزی قفسی ساخته‌اند بهر تن‌ام

همه ما وقتی به این دنیا وارد می‌شویم گریه می‌کنیم، چون از اصل خویش جدا شده‌ایم و روزگارِ وصل خویش می‌جوییم، ولی انسانیم و زود با این دنیا انس می‌گیریم؛ که گفته‌اند: ریشه لغت انسان انس است. آغوش گرم مادر و خوشحالی و لطف پدر ما را به خود جذب می‌کند و اصل خویش را از یاد می‌بریم.

دکتر ذبیح الله صفا، از عارف و شاعری نام می‌برد که از همین روستا بوده است به نام ( انسی)  که هم اکنون مقبره‌اش مورد توجه مردم یونسی یا (انسی) است، به نام حضرت یونس که گویا مزار همان عارف پارساست….

ادامه دارد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا