یا شاهد کل نجوی، پری بر باد (۴)

در شبی که باید خودمون و معرفتمون را وزن کنیم و من، اسیر گذشته و نگران کمی معرفت خویشام. سستیها، کمکاریها، ندانمکاریها، ترسها و غفلتها بدجوری کلافهام کرده. راه، دراز، میزان، دقیق و حسابکشی از ذرهٔ مثقال کارها و سخنهای آدمی:
«فمن یعمل مثقال ذره شرا یره»
هیچ راهی جز لطف الاه برام باقی نگذاشته. دارم گذشتمو شخم میزنم. اشتباهامو لیست میکنم.
چهل سال، روزی یک اشتباه هم میشه ۱۴۶۴۰ گناه،
یک مرتبه اشتباهام سرم آوار شد.
از خودم بدم اومد.
چه کنم؟ برای جبران فرصت ندارم
به دعای شب عرفه پناه بردم
«اللهم یا شاهد کل نجوی»
او که همهچیز منو میدونه، از همه فکرها و کارهایم باخبره
«و موضع کل شکوی»
و هر درد دلی، اول به او میرسه، از همهجا که بمونیم، او به شکایتمون میرسه
«و منتهی کل حاجة»
فرجام همه نیازها و نیازبران اوست، پس همیشه برای همه، یک دری بازه و یک کسی منتظر ماست:
این درگه ما درگه نومیدی نیست
باز آی هر آنچه هستی باز آی
در دعا غرق شدم، اشک شدم و مانند «پری بر باد» در معانی آسمانی میرقصیدم
یا کریم العفو
غصه نخور! او گرامیترین بخشنده ا ست؛
یا حسن التجاوز
او از گناهان به خوبی میگذرد، به روی تو نمییاره، تا خودت بفهمی و برگردی.
الهی، همه نیازم، همه فقرم
یا غنی