گفته‌ها و گفتمان‌ها

فقه وپرسشهای نوپدید

مبانی ومنابع فقه فطری اند؟؟

در مکتب امام صادق (ع) «احتیاط» وجود ندارد و اجکام اولیه تغییرناپذیر اند/ نتوانستیم حقوق شهروندی و کرامت انسانی را براساس فقه و اخلاق پایه ریزی کنیم/ قرآن را با رفتارهای دلخواه خود برش نزنیم؛ ایزدپناه در گفت وگو با شفقنا

شفقنا- اعظم حاتمی؛  سردبیر مجله حوزه وعضو هیئت امنای دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم با بیان اینکه فقه  احکام اولیه  فقه امام صادق (ع) تغییرناپذیر است، گفت: در فقه امام صادق (ع) قرآن و عقل جایگاه بلندی دارد اما ما در فقه بیشتر سراغ احادیث و روایات رفتیم تا قرآن و سنت رسول خدا (ص) درحالیکه برای پاسخ به مسائل و نیازهای روز باید بیشتربه قرآن دهیم.

حجت الاسلام والمسلمین عبدالرضا ایزدپناه در گفت وگو با شفقنا درباره تفاوت فقه کنونی با فقه امام صادق (ع) گفت: فقه امروز ما در عرض مکتب فقهی امام صادق (ع) نیست تا قابل مقایسه باشد ولی می توان از جهات کمال و نقص به تفاوت فقه کنونی با فقه امام صادق (ع) پرداخت چون فقه ما در طول فقه امام صادق (ع) قرار دارد به عبارت دیگر، امام صادق (ع) بنیانگذار فقه اهل بیت (ع) است و ما مصرف کننده این فقه هستیم.

رفتار و سیره اهل بیت (ع) شاکله فقه امروز ما را ساخته است

وی با بیان اینکه فقه کنونی تفاوت هایی با فقه اهل بیت (ع) دارد، افزود: یکی از تفاوت ها این است که گفتار، رفتار و سیره اهل بیت (ع) شاکله فقه امروز ما را ساخته است چون رفتار آنها یکی از منابع گسترده علم فقه ماست ولی منابع فقهی امام صادق (ع) سیره و سخن رسول الله (ص)، قرآن و علوم لدنّی خودشان بوده است که این علم لدنی از امام علی (ع) به ارث رسیده است.

وی افزود: اهل بیت (ع) اصول استنباط و اجتهاد و خطوط فقهی خود را به ما تعلیم داده اند تا ما این توانایی را پیدا کنیم که در هر دوره ای با بهره برداری از آن اصول، دانش های دیگری را در هدایت و بیان رفتار امت اسلامی پیدا کرده و بکار ببندیم: علینا القا الاصول وعلیکم ان یتفرعو ا”

فقه امام صادق (ع) تغییر ناپذیر است

وی درباره نیازهای فقهی عصر حاضر مبتنی بر فقه امام صادق (ع) گفت: فقه امام صادق (ع) چون بر مدار فطرت و قضایای حقیقیه است، تغییرناپذیر است یعنی «حلال آل محمد حلال و حرام آل محمد حرام الی یوم القیامة».

آقای ایزدپناه بر تطبیق اصول و تعالیم اهل بیت (ع) با مسائل روز و مستحدثه تاکید کرد و افزود: مجتهد آموزه های اساسی فقه را جعل نمی کند بلکه با استفاده از کتاب و سنت و سیره پیامبر و اهل بیت (ع) مسائل روز را بر فقه امام صادق (ع) تطبیق می دهد.

وی با بیان اینکه موضوع علم فقه، رفتار انسان است، گفت: رفتار انسان براساس نیازهای اوست که برخاسته از بافت حاکم بر وجود انسان می باشد. چگونگی تامین نیازها در طول زمان تفاوت پیدا می کند اما در هرحال خیلی از آنها تغییرپذیر نیست؛ به عنوان مثال انسان زمان حضرت آدم (ع) گرسنه و تشنه می شده است، انسان حاضر هم گرسنگی و تشنگی را حس می کند یعنی نیازهای مادی انسان تغییر نکرده است، بنابراین مجتهد، حوزه ارتباطات و زندگی مطلوب را براساس فقه امام صادق (ع) و اصولی که اهل بیت (ع) القا کردند، مطابق زمان استخراج می کند. لذا دستگاه اجتهاد امروز ما پرتوی از فقه امام صادق (ع) است و در عرض آن نیست.

حوزه های علمیه دایره موضوع شناسی و بهره برداری از  قرآن و عقل را گسترش دهند

وی ادامه داد: فقهای شیعه در هرزمانی دانش فقه را با نیازهای جدید تطبیق می دادند تا زندگی مردم براساس احکام اسلامی باشد و این فقه در طول زمان تکامل پیدا کرد. مثلا فقهای نخستین متن روایات را تبدیل به فتوا می کردند یعنی اجتهاد نمی کردند. سپس با استفاده از اصولی که اهل بیت (ع) القا کردند، منطق فقه را درست کردند تا امروز که دستگاه اجتهاد را داریم و هیچ کمبودی از نظر منابع نداریم فقط حوزه های علمیه باید دایره موضوع شناسی و بهره برداری از منابع بویژه قرآن و عقل را گسترش دهند. چون در فقه امام صادق (ع) قرآن و عقل جایگاه بلندی دارد اما ما در فقه بیشتر سراغ احادیث و روایات رفتیم تا قرآن و سنت رسول خدا (ص) لذا باید بیشتربه قرآن و عقل بها دهیم تا به مسائل روز بهتر پاسخ دهیم.

قرآن را با زندگی و رفتارهای دلخواه خود برش نزنیم

مدیرمسئول فصلنامه فقه درباره پاسخگویی فقه به نیازهای روز جامعه گفت: فقه ما که پرتوی از فقه امام صادق (ع) است، براساس تعالیم قرآنی و فطرت انسان و قوانین حاکم بر روح و روان و جامعه تدوین شده است بنابراین نباید قرآن را با زندگی و حکومت و رفتارهای دلخواه خود برش بزنیم.

وی افزود: بشر امروز خود را محور قرار داده و می گوید احکام خدا باید براساس خواسته های من تطبیق پیدا کند درحالیکه اگر اینگونه بود قرآن کتاب هدایت نبود یا بعثت پیامبران معنایی نداشت.

وی با بیان اینکه احکام حلال و حرام در مکتب امام صادق (ع) براساس فطرت بشری است، گفت: فقها در استنباط و اجتهاد خود هم خطا می کنند و هم ممکن است توان شناخت موضوع یا توان تطبیق را نداشته باشند.

عده ای اصول هستی و انسان را نشناختند

وی به فعالیت اجتماعی زنان به عنوان یکی از مسائل پربحث جامعه اشاره کرد و گفت: در باب فعالیت اجتماعی زنان نه از اول انقلاب مشکلی داشتیم و نه الان مشکلی داریم. اما حرفی که امروز می زنند این است که می گویند «گناهی که ما انجام می دهیم را شما بگوئید گناه نیست» یعنی حکم را براساس خواسته های اینها تغییر دهیم. به عنوان مثال، حجاب یک حکم قرآنی دینی عقلی فطری و براساس ساختار هستی انسان است که واجب شده است. حجاب یک پوشش و لباس خاصی نیست بلکه ملاک آن بیان شده است. حجاب مانع تکامل علمی و فعالیت های اجتماعی و ورزشی بانوان نبوده است. مسئله این است که عده ای امروز مکتب و اصول هستی و بلکه انسان را نشناختند.

آقای ایزدپناه بیان کرد: اگر کسی قائل به معاد نباشد، بیشتر احکام اسلامی مزاحم و غیرقابل تفسیر برای اوست. باید به این باور برسیم که دنیا پلی است که به وسیله آن، آخرت خود را می سازیم.

وی گفت: در مکتب امام صادق (ع)، انسان و موجودی که متولد می شود فانی نمی شود بلکه رحم او تغییر می کند. مثل اینکه از آن رحم به دنیا آمده و از این رحم دنیا هم به عالم برزخ می رود و بعد از عالم برزخ هم آماده عالم قیامت کبری می شویم.

فقه توانایی تامین یک زندگی سالم، کامل و مفرح را دارد

وی در خصوص نگاه فقه به حقوق شهروندی گفت: قانون حقوق شهروندی را در زمانی که معاونت قوه قضائیه را در زمان آیت الله شاهرودی برعهده داشتم، خود ما تدوین کردیم و تمام مواد آن براساس موازین فقه شیعه و فقه اهل بیت (ع) است. مقصود از شهروند، فردی از جامعه است یعنی تمام اقشار را در بر می گیرد. به عنوان مثال، حقوق متهم به بهترین وجه در قوانین و آئین نامه های فقهی ما دیده شده است. یعنی فقه می تواند زندگی کسی که می خواهد زندگی شهری سالم و کامل و مفرحی داشته باشد را تامین کند.

وی بیان کرد: چون فقه ما پویاست و دستگاه اجتهاد در شیعه است، این فقه می تواند حکم درستی برای رفتار و اعمال انسان ارائه کند.

در مکتب امام صادق (ع)، احتیاط وجود ندارد

وی درباره تاثیر «احتیاط ها» در استنباط گفت: در مکتب امام صادق (ع)، احتیاط نداریم. احتیاط در جایی پدید می آید که مصداق روشن نیست و حکم به انجام هردو فعل می کنند تا انسان از ثواب آن عمل خیر محروم نشود اما الان که ۸ مرجع برجسته داریم، مکلف در انجام تکلیف سردرگم نمی شود چون می تواند در موارد احتیاط به مرجع تقلید دیگری مراجعه کرد لذا فکر می کنم اگر دقیق شویم، این حرف که احتیاط های فراوان و دست و پاگیر هست منطبق بر واقعیت نباشد. درعین حال بن بست نیست و همیشه راه برون رفتی وجود دارد.

وی در مورد به رسمیت شناخته شدن حقوق مخالفان و منتقدان در جامعه گفت: ما قانون اساسی خوبی داریم که در آن حقوق همه اعم از مخالف و مذهبی و غیرمذهبی ها را تامین می کند اما چون جنگ پیش آمد و ادارات و نظامات باید شکل می گرفت، هرچه از راس به پائین می آئیم با مسائلی مواجه شدیم.

نتوانستیم  حقوق شهروندی و کرامت انسانی را براساس فقه و اخلاق پایه ریزی کنیم

وی تصریح کرد: قانون اساسی ما بر اساس فقه است و در زمان تدوین از نظرات فقهای بزرگ زمان استفاده شده است اما نتوانستیم وظیفه اداری را از جهت حفظ حقوق شهروندی، حفظ کرامت انسانی و رفتار و اخلاق اداری، براساس فقه و اخلاق و قانون اساسی پایه ریزی کنیم.

وی در مورد نسبت فقه و اخلاق گفت: موضوع اخلاق ارزش ها و خصائل انسان است اما موضوع فقه، فعل مکلف از جهت حرام و حلال و مباح و مکروه و مستحب است. فقه کمک می کند ارزش ها در وجود ما نهادینه شود و لذا نسبت عموم و خصوص من وجه بین اخلاق (خوب و بد) و فقه (حرام و حلال) برقرار است. در اخلاق، عقل عملی خوب و بد را می تواند تشخیص بدهد ولی در فقه، عقل عملی نمی تواند منشا جعل و بیان احکام باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا