انسانشناسی
کلید فهم درست اسلام
در اندیشه شهید بهشتی
ایشان معتقد بود باید سیستم آموزش حوزه اصلاح شود و طلاب ابتدا انسان مدنظر اسلام و قرآن را درست بشناسند و مابقی کارها در راستای تربیت انسان تراز اسلام باشد
معاون اجتماعی و رییس شورای اطلاعرسانی قوه قضائیه در دوره آیتالله هاشمی شاهرودی با اشاره به نگاه شهید بهشتی بر اصلاح سیستم آموزش حوزه اظهار کرد: ایشان معتقد بود که طلاب ابتدا باید انسان مدنظر اسلام و قرآن را درست بشناسند؛ زیرا تا انسانِ قرآن را نشناسند مبنای مطالعات دیگر، تبلیغات، فقاهت، مجاهدت و مبارزات لنگ میزند؛ همچنین اگر یک فقیه انسان را به درستی نشناسد، به خطا خواهد رفت.
حجتالاسلام والمسلمین عبدالرضا ایزدپناه، مشاور رئيس و رئيس شورای اطلاعرسانی قوه قضائيه در دوره آیتالله هاشمی شاهرودی، در گفتوگو با ایکنا، ضمن تبریک هفته قوه قضائیه به تبیین شخصیت شهیدبهشتی پرداخت و گفت: اولین باری که با شهید بهشتی آشنا شدم، در یک مجلس در مشهد بود که ایشان و آقای باهنر، رشیدپور، گلزاده غفوری و … حضور داشتند؛ بعد از اینکه شهید بهشتی از آلمان برگشته بود، با کمک افراد این جمع به تألیف کتب اخلاق اسلامی و دینی میپرداختند.
وی افزود: این اتفاق چند سال قبل از پیروزی انقلاب در حال انجام بود، همچنین این گروه یک همایش توجیهی برای دبیران دینی را در دانشسرای دختران در مشهد برگزار کردند؛ بنده در آن دوره شاگرد آیتالله خامنهای بودم و شهیدبهشتی و شهیدباهنر و… هم به منزل ایشان رفتوآمد داشتند و از آیتالله خامنهای هم برای حضور در این همایش دعوت کرده بودند.
ایزدپناه تصریح کرد: شهید بهشتی در این همایش به سخنرانی در مورد الگوهای امروزین برای جوانان و مقایسه میان دیدگاه هگل و اسلام در این زمینه پرداخت؛ در این سخنرانی بنده به برخی ویژگیهای برجسته آیتالله بهشتی پی بردم و روز به روز هم این ویژگیها در ذهنم برجستهتر شد.
صراحت و شجاعت شهید بهشتی
مشاور رئيس و رئيس شورای اطلاعرسانی قوه قضائيه در دوره آیتالله هاشمی شاهرودی اظهار کرد: ایشان اولاً خیلی شجاعانه و صریح سخنرانی کردند؛ هنوز برخی عبارات ایشان را به ذهنم دارم؛ ایشان گفتند که الگوهای دسته اول، انبیاء، امامان و اولیاء الهی هستند؛ الگوهای دسته دوم مقدادها، ابوذرها، سلمانها و عمارها و الگوهای دسته سوم و امروزی کسانی هستند که زیر وحشتناکترین شکنجهها و رنجهای رژیم شاه قرار دارند و ندای آنان به «إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ» بلند است.
ایزدپناه تصریح کرد: این سخنان شهید بهشتی در سال ۵۴ که اوج خفقان شاه بود، بیان شد؛ ایشان ادامه داد که اگر نگاهی به فسادی که از در و دیوار جامعه میبارد و نگاهی هم به آن رسالتی که خدا برای عالمان دین قرار داده داشته باشیم، باید بگوییم «اذا فسد العالِم فسد العالَم». ایشان چنان با صراحت صحبت میکرد که اطرافیان وی هم خوف و نگرانی داشتند.
ایزدپناه با بیان اینکه نقد روش تدریس درس قرآن آقای قرائتی از جمله کارهای او بود، اضافه کرد: صداقت، صراحت و بدون رودربایستی بودن از ویژگیهای بارز مرحوم شهید بهشتی بود به همین دلیل حرف حق را گرچه بر علیه او بود میپذیرفت و نقد وارد بر خود را تقدیر میکرد؛ همان طور که امام صادق(ع) فرمودند: «مَن احب الناس الیّ مَن اهدا عیوبی».
مشاور رئيس و رئيس شورای اطلاعرسانی قوه قضائيه در دوره آیتالله هاشمی شاهرودی، ادامه داد: مسئله دیگری که شهید بهشتی را شهیدبهشتی کرد، نگاه ایشان به انسان بود؛ در سفری که ایشان به مشهد و منزل آیتالله خامنهای آمده بود، بنده هم حضور داشتم، از وی پرسیدم که آغاز مطالعات ما طلبهها باید از کجا باشد، وی فرمود که از «انسان مد نظر اسلام و قرآن» شروع کنید؛ زیرا تا انسانِ قرآن را نشناسید، مبنای مطالعات دیگر، تبلیغات، فقاهت و مجاهدت و مبارزات لنگ میزند؛ وی معتقد بود که یک فقیه هم اگر انسان را درست نشناسد به خطا میرود.
تأکید شهید بهشتی بر اصلاح حوزه
وی تاکید کرد: ایشان معتقد بود باید سیستم آموزش حوزه اصلاح شود و طلاب ابتدا انسان مدنظر اسلام و قرآن را درست بشناسند و مابقی کارها در راستای انسان تراز اسلام باشد؛ ایشان در شناخت انسان، به انسان خلیفةاللهی رسیده بود که همه موجودات و همه آفرینش در خدمت این خلیفه است؛ یعنی کرامت انسان محور تفکر وی بود؛ در همین قانون اساسی که شهید بهشتی در تدوین آن نقش اساسی داشت، میبینیم که بندهای زیادی از آن معطوف به کرامت انسان است.
ایزدپناه تصریح کرد: توجه به کرامت انسانی در تمامی بندهای قانون اساسی وجود دارد، ولی متأسفانه در قوانین عادی کشور که بعداً تدوین شد، این کرامت در هیچ یک از قوا آن طور که مد نظر شهید بهشتی و نویسندگان قانون اساسی بود، نهادینه نشد؛ الان گاهی یک انسان وقتی به شهرداری و ادارهای میرود به جای تکریم، تحقیر میشود؛ رهبر معظم انقلاب سالی را به عنوان بحث خدمتگزاری بیان فرمودند، ولی چون در ساختارها نهادینه نمیشود، بعد از مدتی فراموش شد. ابتدا سروصداها و پژوهشهایی میشود و آئیننامههایی هم نوشته شد، ولی بعد رها میشود.
ایزدپناه با بیان اینکه در تشکیلات حزب جمهوری اسلامی که وی از مؤسسان اصلی بود، بحث کرامت انسانی خیلی به چشم میخورد، اظهار کرد: از دیگر برجستگیهای ایشان که آقای شاهرودی هم داشت، خلاقیت در تولید ادبیات حقوقی و قضائی بود؛ ایشان در هر بخشی که وارد میشد ادبیات و علم جدید به خصوص در حوزه حقوقی تولید میکرد..
پرهیز شهید بهشتی از نگاه بخشی
مشاور رئيس و رئيس شورای اطلاعرسانی قوه قضائيه در دوره آیتالله هاشمی شاهرودی، اضافه کرد: آیتالله شاهرودی هم این طور بود و واژگانی مانند بهداشت قضائی، زندانزدائی، قانون و قضازدائی را تولید و مطرح کرد؛ البته فرق میان ایشان و شهید بهشتی این بود که بهشتی هم خلاقیت و هم قدرت اجرای آن را داشت که در آیتالله شاهرودی ساختارسازی و اجرای این ادبیات کمتر به چشم میخورد.
ایزدپناه تصریح کرد: نگاه ایشان نگاه شبکهای بود؛ یعنی به منافع قوه قضائیه نگاه نمیکرد، بلکه این قوه را در کل شبکه نظام و آن شبکه را در دامن رسالت انقلاب اسلامی و امت اسلامی ملاحظه میکرد و هرگز نگاه بخشی نداشت؛ نگاه بخشی که بماند، حتی نگاه کشوری هم نداشت، رویکرد او در حد جهان اسلام و حتی بینالملل بود.
مدل امامت و امت در نگاه شهید بهشتی
وی با بیان اینکه از مبانی بنیادین تفکر شهید بهشتی بحث امت و امامت بود، گفت: ایشان ولایت فقیه را در چارچوب امت و امامت تفسیر و معنا میکرد؛ وی معتقد بود وقتی امام و امت سنگ زیرین اندیشه اسلامی در سیاست باشد، ولایت فقیه شکلی از اداره امت است، در حالی که اگر امامت و امت را در نظر نگیریم ولایت فقیه، اصل خواهد شد. از دید وی، شکل اصلی نظام سیاسی اسلام مدل امامت و امت است، ولی در دوران غیبت چون امام غایب است، ولایت فقیه را به عنوان شکلی از حکومت اسلامی انتخاب کردهایم.
ایزدپناه بیان کرد: شهید بهشتی ایران را در بستر اهداف انقلاب اسلامی به شکل شبکهای دنبال می کرد که آیتالله خامنهای، رهبر عزیزمان هم مسئله جبهه مقاومت را در پرتو همین نگاه دنبال کردهاند؛ یعنی ما در برابر امت اسلامی مسئول هستیم و اگر ظلمی به سوریه، عراق و بلاد مسلمین شد، ما مسئولیت داریم. علت هم روایت «من سمع منادی ینادی یا للمسلمین و لم یجبه، فلیس بمسلم». همچنین روایت داریم که اگر در مشرق عالم، به شخصی(حتی غیرمسلمان) و فردی در مغرب عالم باشد و بتواند از او رفع ظلم کند و نکند در ظلم او شریک است.
تفاوت بهشتی و مطهری از نگاه رهبری
ایزدپناه به ذکر خاطرهای پرداخت و اضافه کرد: بنده در دوره ریاست جمهوری آیتالله خامنهای، سردبیر مجله حوزه بودم و قرار مصاحبهای با ایشان گذاشتیم و بنده هم طرح سؤال میکردم؛ از ایشان پرسیدم که شما در مقایسه میان مطهری و بهشتی چه تحلیلی دارید؛ ایشان فرمودند که اندیشه شهید بهشتی سقف نداشت، ولی اندیشه مطهری سقف داشت و بعد شرح دادند که هر مشکلی به اندیشه شهید بهشتی عرضه میشود راهحل واقعبینانه و اجرایی داشت، در حالی که شهید مطهری در حوزه نظری راهحل داشت.
ایزدپناه با تأکید بر اینکه شهید بهشتی برای مشکلات راهحل اجرایی واقعی داشت، اظهار کرد: رهبر معظم انقلاب در ادامه مثالی هم زدند و گفتند: در شورای انقلاب که کشور در التهاب بود و وضعیت بهم ریختهای داشت، هر شب یکی از اعضا تا صبح بیدار بودند تا امور را رصد کند؛ ایشان فرمودند که هر کدام از ما تا زمانی که بهشتی بود خیالمان راحت بود که کشور با هر مشکلی که مواجه شود، ایشان راهحلی دارد، بعد فرمودند: وقتی بهشتی، شهید شد پشتمان خالی شد و بعد اشک آقا در همین حال جاری شد.